Susa Web Tools
ایستگاه عشق و صفا !!
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 94173
تعداد مطالب : 126
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


Best Cod Music

كد تقويم

ایستگاه عشق و صفا !!
سرگرمی




           شعر طنز درباره سحری خوردن در ماه رمضان

 

                         عکس   شعر طنز درباره سحری خوردن در ماه رمضان

شعر در ادامه مطلب...



ادامه مطلب ...


یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, :: 11:11 ::  نويسنده : آقا مهدی

   چند سوال خنده دار آیین نامه راهنمایی و رانندگی

 

با مشاهده چراغ چشمکزن قبل از ورود به تقاطع به کدام طریق زیر عمل می‌کنید؟

- سعی می‌کنیم آن را تعمیر کرده، اتصالی‌اش را برطرف کنیم.

- می‌گوئیم: «ا.َ..! یه چراغ چشمکزن » و براش چشمک می‌زنیم.

- پیاده می‌شویم و لامپش را می‌شکنیم. چه معنی دارد جایی که خانواده رد می‌شه از این کارها بکنه!

 

هنگام گردش به چپ یا راست، حق تقدم عبور با وسیله نقلی های است که…

- مدلش بالاتر باشه!

- سیستم صوتی‌اش توپتر باشه!

- راننده‌اش خوشتیپ‌تر باشه!

طنز jok20.blogsky.com

 

از ترکیب دو تابلو بالا چه تابلویی ساخته میشود؟

- دوربین مخفی

- شتر دیدی، ندیدی

- اجی مجی لاترجی (شعبده بازی!)

 

صدای بوق حداقل بایستی از چه فاصله‌ای شنیده شود؟

- باید به اندازه‌ای باشد که وقتی سرِکوچه بوق زدیم، یکی از اعضای خانه مان صدایش را بشنود و در را برایمان باز کند.

- عابری را که از روی خط عابر پیاده عبور میکند حداقل ۳ متر بپراند هوا!

- بوق کیلویی چنده، باید از آژیر استفاده کنیم!

 

با مشاهده تابلوی «ایست »، چگونه عمل میکنید؟

- سوت میزنیم و عبور میکنیم… اصلا تابلو چیه؟!

- صبر میکنیم تا یکی بیاید تابلو را بردارد، بعد راهمان را ادامه میدهیم.

- یاد بازی دزد و پليس میافتیم و وارد بازی میشویم.

 

 

 

اس ام اس و خنده

معنای تابلوی بالا چیست؟

- جاده به استخر ختم میشود.

- برای جلوگیری از گرمازدگی و جوش آوردن، کمی شنا کنید.

- فقط با ماشین میتوانید شنا کنید!!!!!!

 



یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, :: 11:8 ::  نويسنده : آقا مهدی

                        مطلب طنز ازدواج

 

استاد : وقتی بزرگ شدی چه میکنی؟

شاگرد : ازدواج!

استاد : نخیر منظورم اینه که چی میشی؟

شاگرد : داماد!

استاد : اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شوی چی بدست می آوری؟

شاگرد : زن!!

استاد : ابله!!! وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چی میگیری؟

شاگرد : عروسی میگیرم!

استاد : پسرجان پدر و مادرت در آینده از تو چه میخواهند؟

شاگرد : یک زندگی متاهلی موفق!!!!!!!

 



یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, :: 10:30 ::  نويسنده : آقا مهدی

       فیروز کریمی با «پَ نه پَ» به فوتبال بازگشت!

همه در انتظارمصاحبه های جذاب فیروز کریمی اند…او هم البته استاد است. استاد بعد از تساوی در آخرین لحظه مقابل نفت با گزارشگر تلویزیونی چنین حرف زد:

مصاحبه کننده: شما دقیقه ۹۳ بازی رو به تساوی کشوندین، آیا این اتفاق حاصل خوش شانسی نبود؟

فیروز کریمی: پَ نه پَ حاصل برنامه ریزی تاکتیکی بود!

 

          



جمعه 29 مهر 1390برچسب:, :: 17:11 ::  نويسنده : آقا مهدی

                             مرد نامرئی

 

۴ نفر در عکس دسته جمعی زیر کنار هم ایستاده اند.
آیا می توانید هر ۴ نفر را در نگاه اول ببینید؟ اگر نتوانسنید به راهنمایی پایین صقحه مراجعه کنید!.

      

راهنمایی:
با کمی دقت بین سرهای دو نفر سمت چپ، می توانید سر یک فرد سياه پوست را ببینید!!!

 



جمعه 29 مهر 1390برچسب:, :: 16:57 ::  نويسنده : آقا مهدی

                پَ نَ پَ این بار از نوع تصویری

 

           14 پَ نَ پَ اين باز از نوع تصويري

           24 پَ نَ پَ اين باز از نوع تصويري

                33 پَ نَ پَ اين باز از نوع تصويري

             41 پَ نَ پَ اين باز از نوع تصويري



شنبه 16 مهر 1390برچسب:, :: 10:50 ::  نويسنده : آقا مهدی

         داستان های  جذاب و شنیدنی ملا نصردین!

                  be553d91f247496ba4679 www.toopfun.com  داستان های جذاب و شنیدنی ملا نصردین



ادامه مطلب ...


شنبه 16 مهر 1390برچسب:, :: 10:46 ::  نويسنده : آقا مهدی

        ۵ سوالی که زنها نباید از مردها بپرسند! (طنز)

                                               ۵ سوالی که زنها نباید از مردها بپرسند! (طنز)

این ۵ سوال عبارتند از:

۱- به چی فکر می کنی؟…

۲- آیا دوستم داری؟…

۳- آیا من چاقم؟…

۴- به نظر تو ، اون دختره از من خوشگلتره؟…

۵- اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟

برای مثال:

۱- به چی فکر می کنی؟

جواب مورد نظر برای این سوال اینه:“عزیزم! از اینکه به فکر فرو رفته بودم متاسفم!

داشتم به این فکر می کردم که تو چقدر زن خوب و دوست داشتنی و متفکر و با شعور و زیبایی هستی

و من چقدر خوشبختم که با تو زندگی می کنم.“…

البته این جواب هیچ ربطی به موضوع مورد فکر مرد نداره! چون مرد داشته به یکی از موارد زیر فکر می کرده:

الف) فوتبال

ب) بسکتبال

ج) چقدر تو چاقی!

د) چقدر اون دختره از تو خوشگلتره!

ه) اگه تو بمیری پول بیمه ات رو چطوری خرج کنم؟

یه مرد در سال ۱۹۷۳ بهترین جواب رو به این سوال داده… اون گفته:

“اگه می خواستم تو هم بدونی به جای فکر کردن، درباره ش حرف می زدم!“…

۲- آیا دوستم داری؟

جواب مورد نظر این سوال “بله“ است! و مردهایی که محتاط ترند می تونن بگن:

“بله عزیزم!“… و جوابهای اشتباه عبارتند از:
الف) فکر کنم اینطور باشه!

ب) اگه بگم بله، احساس بهتری پیدا می کنی؟

ج) بستگی داره که منظورت از دوست داشتن چی باشه!

د) مگه مهمه؟!

ه) کی؟… من؟!

۳- آیا من چاقم؟

واکنش صحیح و مردانه نسبت به این سوال اینه که با اعتماد به نفس و تاکید بگین

“نه! البته که نه!“ و به سرعت اتاق رو ترک کنین!… جوابهای اشتباه اینها هستند:

الف) نمی تونم بگم چاقی… اما لاغر هم نیستی!

ب) نسبت به چه کسی؟!

ج) یه کمی اضافه وزن بهت میاد!

د) من چاق تر از تو هم دیدم!

ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم به بیمه ات فکر می کردم!

۴- به نظر تو، اون دختره از من خوشگلتره؟

“اون دختره“ در اینجا می تونه یه دوست قبلی یا یه عابر که از فرط زل زدن به اون تصادف کردین

و یا هنرپیشه یه فیلم باشه… در هر حال جواب درست اینه که:

“نه! تو خوشگلتری!“… جوابهای غلط عبارتند از:

الف) خوشگلتر که نه… اما به نحو دیگه ای خوشگله!

ب) نمی دونم اینجور موارد رو چطوری می سنجند!

ج) بله! اما مطمئنم تو شخصیت بهتری داری!

د) فقط از این بابت که اون جوونتر از توست!

ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم راجع به رژیم لاغریت فکر می کردم!

۵- اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟

جواب صحیح: “آه عزیزترینم! در حادثه اجتناب ناپذیر فقدان تو،

زندگی برام متوقف میشه و ترجیح میدم خودمو زیر چرخ اولین کامیونی که رد میشه بندازم!“…

این سوال، همونطور که توی گفتگوی زیر می بینین، ممکنه از سوالهای دیگه طوفانی تر باشه!…

زن: عزیزم… اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟

مرد: عزیزم! چرا این سوالو می پرسی؟ این سوال منو نگران می کنه!

زن: آیا دوباره ازدواج می کنی؟

مرد: البته که نه عزیزم!

زن: مگه دوست نداری متاهل باشی؟

مرد: معلومه که دوست دارم!

زن: پس چرا دوباره ازدواج نمی کنی؟

مرد: خیلی خب! ازدواج می کنم!

زن (با لحن رنجیده): پس ازدواج می کنی؟

مرد: بله!

زن (بعد از مدتی سکوت): آیا باهاش توی همین خونه زندگی می کنی؟

مرد: خب بله! فکر کنم همین کار رو بکنم!

زن (با ناراحتی): بهش اجازه میدی لباسهای منو بپوشه؟

مرد: اگه اینطور بخواد خب بله!

زن (با سردی): واقعا“؟ لابد عکسهای منو هم می کنی و عکسهای اونو به دیوار می زنی!

مرد: بله! این کار به نظرم کار درستی میاد!

زن (در حالی که این پا و اون پا می کنه): پس اینطور…

حتما“ بهش اجازه میدی با چوب گلف من هم بازی کنه!

مرد: البته که نه عزیزم! چون اون چپ دسته!!!



جمعه 15 مهر 1390برچسب:, :: 16:26 ::  نويسنده : آقا مهدی

        آموزش تضمینی برای اذیت کردن دیگران

                    آموزش تضمینی برای اذیت کردن دیگران ( طنز با حال )

چند دستور العمل مجرب:

سر نمکدونو نیمه باز کنید بذارین سرسفره..هرکسی رو دیدین خواست بره سفر ، سوزن هر چهار چرخشو نیمه باز کنید که آروم آروم بادش خالی بشه ..

هرجا قفلی دیدین چوب کبریت تو سوراخ کلیدش فرو کنین، چسب دوقلو هم بد نیست..

 

بندکفشای همسایه هاتونو گره بزنین ..
به بالای پشت بام رفته ودیش همسایه رو با تمام قدرت بچرخانید..

هنگام بیرون رفتن از خانه فیوز برق همسایه ها را بپرانید ..

کفشهای همسایه رابه دم در همسایه دیگر انتقال دهید..

تو کلاس قبل از اومدن بچه ها جلوی میز معلم روغن بریزید .

هنگام راه رفتن سعی کنید پشت کفش مردم رو با نوک کفشتون بزنید. هر چه بیشتر کفش مردم رو از پا در بیارید،
امتیاز بیشتری می گیرید.

بفهمید برنامه مورد علاقه دوستانتون کی شروع می شه، چند دقیقه بعد از شروع برنامه بهش بزنگین......



ادامه مطلب ...


جمعه 15 مهر 1390برچسب:, :: 16:17 ::  نويسنده : آقا مهدی

           دلایل مستند برای خودکشی خفیف ! (طنز)

                            مطالب جالب وخنده دار



ادامه مطلب ...


جمعه 15 مهر 1390برچسب:, :: 16:13 ::  نويسنده : آقا مهدی

              یک سؤال مخصوص تیزهوشان ؟؟

 

 

 

یک سؤال مخصوص تیزهوشان ؟؟

 

به عکس نگاه کنید وسعی کنید شخص موجود در عکس را پیداکنید


فقط ۱۲۰ ثانیه (۲ دقیقه) بیشتر ادامه ندهید زیرا تیز هوش نیستید

 

.
.
.
.

جواب پایین صفحه است


:چند بار سعی کنید قبل از اینکه جواب را ببینید

 

.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
نتونستی پیداش کنی؟
.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

.
اشکال نداره،رفته زیر آب!!!

اومد بیرون،خبرت میکنم!!!



چهار شنبه 13 مهر 1390برچسب:, :: 15:1 ::  نويسنده : آقا مهدی

                       کارت پخش خیابانی!

یک روز توی پیاده رو می رفتم…
از دور دیدم یک
کارت پخش کن خیلی با کلاس، کاغذهای رنگی قشنگی دستشه ولی به هر کسی نمیده!

خانم ها رو که کلا تحویل نمی گرفت و در مورد آقایون هم خیلی گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی کاغذ رو می داد که مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند، اهل حروم کردن تبلیغات نبود ….


احساس کردم فکر می کنه هر کسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی گرون قیمت رو نداره ،لابد فقط به آدمهای باکلاس و شیک پوش و با شخصیت میده! از کنجکاوی قلبم داشت می اومد توی دهنم…!!!

خدایا، نظر این تبلیغاتچی خوش تیپ و با کلاس راجع به من چی خواهد بود؟!  آیا منو تائید می کنه؟!!........



ادامه مطلب ...


چهار شنبه 13 مهر 1390برچسب:, :: 14:45 ::  نويسنده : آقا مهدی

                 بکن ! نکن های مردانه(خنده دار)

 

بقيه در ادامه مطلب...

بکن ! نکن های مردانه(خنده دار)

۱- شش سال اوّل زندگی

• گریه نکن
• شیطونی نکن
• دست تو دماغت نکن
• تو شلوارت پی‌ پی نکن
• مامانت رو اذیّت نکن
• روی دیوار نقاشی نکن
• انگشتت رو تو پریز برق نکن
• دمپایی بابا رو پات نکن
• به خورشید نگاه نکن
• شب ها تو جات جیش نکن
• تو کمد مامان فضولی نکن
• با اون پسر بی ‌تربیته بازی نکن
• اسباب‌ بازی‌ ها رو تو دهنت نکن
• زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن
• دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن



ادامه مطلب ...


سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 12:41 ::  نويسنده : آقا مهدی

                       دختر بودن یعنی + طنز

      دختر بودن یعنی + طنز



ادامه مطلب ...


سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 12:38 ::  نويسنده : آقا مهدی

              چگونه زن خود راروانی کنیم؟!!

 

_وقتی بعد از یک روز شلوغ براتون غذا درست کرد و با تمام خستگی کنارتون نشست بهش بگید:ممنون عزیزم ، خوب شده ، ولی کاش قبل از درست کردنش به مامانم زنگ میزدی و طرز تهیه این غذا رو ازش میپرسیدی …

 

۲_وقتی در جمع فامیل خودتون هستید شکم بزرگ پدرزنتون رو سوژه خنده همه قرار بدهید.

۳_از صبح کتونی پا کنید و تا شب هم از پاتون در نیارید تا جورابتون بوی گربه مرده بگیرد و بعد با همان جورابها برید توی رختخواب.



۴-به صورتش نگاه کنید و باحالتی متاثر بگید:عزیزم چقدر پیر شدی..

 

۵-وقتی تخمه میخورید پوستهای تخمه را هر جای بریزید غیر از بشقاب جلوی دستتون.

۶-همیشه آب را با بطری سر بکشید.

۷-وقتی زنتون حواسش کاملا به شماست وانمود کنید زنتون رو ندیدید و یواشکی به بچه هایتون بگید:دوست دارید براتون یک مامان خوشگل بیارم!!.

۸_وقتی با تلفن صحبت میکنید به محض ورود همسرتون با دستپاچگی بگید :باشه ، من بعدا بهت زنگ میزنم ..و سریع گوشی رو قطع کنید..

۹_همیشه از گیرایی چشمهای دختر خاله ترشیده اتون تعریف کنید..

۱۰_خاطرات شیرین دوران مجردی خودتون رو با دوست دخترهای داشته و نداشته خودتون براش تعریف کنید..

۱۱-وقتی با اون تو رستوران هستید با صدای بلند باد گلو بزنید..

 

۱۲-او را با اسمهای مختلف مثل :سمیرا ،مریم ، پریسا، آتنا، شیوا… صدا کنید و بعد بگید ببخشید عزیزم این روزها حواسم زیاد جمع نیست ..


۱۳_سعی کنید یک چادر مسافرتی خوب یا ماشین راحت بخرید که شبهای که قرار است بیرون از خونه بخوابید ، زیاد سختی نکشید..!!!


سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, :: 12:17 ::  نويسنده : آقا مهدی

سلام به همه ي دوستان. لطفا بعد از خوندن مطالب نظر يادتون نره!



دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, :: 11:42 ::  نويسنده : آقا مهدی

      معانی واقعی بعضی از حرف های روزمره ما ! (طنز)

 

اجتماعی



تشریف داشته باشید: پاشو برو دیگه!

اجازه بدین من حساب کنم: یاا… حساب کن دیگه .

دوستت دارم: اگه
ok بدی


“مکان” ردیفه .







خواستگاری




می خوام ادامه تحصیل بدم: حالم ازت به هم می خوره .

گذشته شما برام مهم نیست، مهم آینده است: تو رو خدا یه وقت راجع

به گذشته من تحقیق


نکن .



من در رابطه با حجاب سخت گیر نیستم: البته حواست باشه فقط در

رابطه با حجاب سایر


زنها سختگیر نیستم!



فکر کنم خونواده های ما از نظر فرهنگی به هم نخورن: فکر کنم شما

 

بی فرهنگها از پشت


کوه اومدین.




مکالمه تلفنی




یه وقت دیرت نشه (یا پشت خطی دارم): چقدر حرف می زنی؟ کله ام

رو خوردی .

خب من باید کم کم برم: لعنتی برو دیگه، بخاطر پول تلفن ورشکست

 شدم.

الو منزل آقای فلانی؟: می تونی صحبت کنی؟



ببخشید کجا رو می خواستید؟ : الان نه!




رستوران




ببخشین، لیست همه غذاهاتون همینه؟: ببخشین غذای ارزونتر ندارین؟

گوشتش تازه اس دیگه، نه؟: گوشتش، گوشت خر که نیست، نه؟

کم و کسری ندارین قربان؟: این انعام ما چی شد؟





هنری




من همیشه عاشق کارهای شمام: میای با هم یه زوج هنری تشکیل

بدیم؟

اگر بازیگر مشهوری شدم بخاطر رنگ چشمهایم نبود: درسته که

 

خوشگلم ولی خب پارتی هم


داشتم.

استاد، آخرین اثر شما خیلی جالب بود، منو یاد کتاب … انداخت: استاد،

 

‌ سرقت ادبی


در روز روشن؟!!



دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, :: 11:35 ::  نويسنده : آقا مهدی

              داستان روباه و کلاغ – داستان طنز

داستان روباه و کلاغ – داستان طنز

 

ای وای تو اونجایی، می دانم صدای معركه ای داری!چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …
کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:

این حرفهای مسخره را رها کن اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.
روباه گفت:
ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، *اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم
کلاغ گفت:
باز که شروع کردی اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.
روباه دهانش را باز باز کرد.
کلاغ گفت :
بهتر است چشم ببندی که نفهمی تکه بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.
روباه گفت :
بازیه ؟ خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .
خلاصه … بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.
روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد :
بی شعور ، این چی بود
کلاغ گفت :
کسی که تفاوت صدای خوب و بد را نمی داند، تفاوت پنیر و فضله را هم نباید بفهمد!!!




دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, :: 11:33 ::  نويسنده : آقا مهدی

               اصلاحات جدید لغت نامه  (طنز)

Hairkul : آنکه روی شانه‌‌هایش مو دارد

Categorize : نوعی غذای شمالی که با برنج و گوشت گراز طبخ میشود


Velocity :شهری که مردم آن از هر موقعیتی برای ولو شدن استفاده می‌‌کنند


Macintosh : مهین تاج

San Antonio : به ترکی‌ ، شما آنتونیو هستید

Longtime : در حمام ، زمان پیچیدن لونگ را گویند

Long time no see : !دارم لونگ می‌‌پیچم ، نگاه نکن

Cambridge : شهری که تعداد پلهایش اندک است

UNESCO : یونس کجاست؟

Jesus : در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند

Finland : سرزمینی که مردمانش مشکل گرفتگی بینی‌ دارند

Damn You All : دم همتون گرم

Savage Blog : ساوجبلاغ

Latino : لات بازی ممنوع

Godzilla : خدای استفاده کردن از مرورگر موزیلا !!!



دو شنبه 11 مهر 1390برچسب:, :: 10:54 ::  نويسنده : آقا مهدی

                              سامانتا !!

یه روز یه آقایی نشسته بود و   روزنامه  می خوند که یهو زنش با ماهی تابه می کوبه تو سرش.

مرده میگه: برای چی این کارو کردی؟

زنش جواب میده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه کاغذ پیدا کردم که توش اسم سامانتا نوشته شده بود …

مرده میگه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش سامانتا بود.

زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه.

.

.

.

.

.

.

.

نتیجه اخلاقی: خانمها همیشه زود قضاوت میکنند

.

.

.

.

.

سه روز بعدش مرده داشته تلویزیون تماشا می کرده که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگ دوباره می کوبه تو سرش!

بیچاره مرده وقتی به خودش میاد می پرسه: چرا منو زدی؟

زنش جواب میده: آخه اسبت زنگ زده بود!

.

.

.

.

.

نتیجه اخلاقی ۲: متاسفانه خانمها همیشه درست حس میکنند!!!!!



شنبه 9 مهر 1390برچسب:, :: 22:12 ::  نويسنده : آقا مهدی